مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

پیوندهای روزانه

۶ مطلب با موضوع «خارج اصول-استصحاب» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

الفرع الثالث: الشبهة العبائیة

آقا سید اسماعیل صدر که ایشان شبهه ای را مطرح کرده است به نام شبهه ی عبائیه و بعد استصحاب کلی را در آن تطبیق می کند و قائل است که از اینکه فرع در آن باطل است متوجه می شویم که اصل که استصحاب جامع است نیز باطل می باشد.

عبایی در دست ماست و یقین داریم که یا بالای آن نجس است و یا پائین است. این علم اجمالی منجز است و می‌گوید با این عبا نماز نخوان.

سپس در مرحله ی دوم قسمت بالای آن را آب می کشیم

 در مرحله ی سوم دستم که تر است روی بالا که قطعا پاک است و پائین که مشکوک النجاسة است می کشم. در اینجا اگر جامع را استصحاب کنیم باید دست من نجس باشد

  • محمدامین
  • ۱
  • ۰

آیا استصحاب در قسم کلی دوم جریان دارد؟(فایل 62 )

تاحالا سه بیان مطرح شد به عنوان مانع جریان استصحاب در کلی قسم دوم.

بیان اول که از اقای میرزامحمدتقی شیرازی(سیدیزدی) است با نقدش در جلسه قبل گذشت.

نکته؛

ما این بحث ها را که مطرح می کنیم بیشتر دنبال پرورش طلاب هستیم که این قواعد را جمع کنند،در درس دیروز به دو تا قاعده مهم برخوردیم

*قاعده ترتب

الف) بحث ترتب که به صرف آنکه سبب و مسبب تصور کنیم نگویم اصل را در سبب جاری می کنیم و در مسبب رها می کنیم! اگر ترتب شرعی باشد این سخن درست است.(تحقیق شود)

  • محمدامین
  • ۰
  • ۰

شروع فایل 65

چکیده جلسه قبل؛1177

اخرین مطلبی که دیروز مطرح شد؛

برخی از اصولی ها در کلی قسم ثانی تفصیل دادند انجایی که مستصحب حکم شرعی باشد فلا یجری، اگر موضوع حکم شرعی باشد یجری و برای هرکدام هم مثال زدیم و دلیلش را عرض کردیم

نکته ایی که باقی مانده این است که

ما سابقا عرض کردیم مستصحب نه لازم است حکم شرعی باشد و نه لازم است موضوع حکم شرعی باشد کافی است کهع اثر شرعی داته باشد اگر اثر مترتب بر استحصاب باشد مستصحب هرچه می خواهد باشد

  • محمدامین
  • ۱
  • ۰

 استصحاب فرد مردد

تقسیم مستصحب در نظر تحیق:

مستصحب یا شخصی است یا کلی، و مستصحب کلی سه قسم است. و مستصحب شخصی دو قسم؛ و آن یا معین است یا مردد.

استصحاب در مستصحب معین، بدون شک و شبهه جاری است و قدر متیقن از ادله استصحاب، همین قسم است.

جریان استصحاب در فرد مردد محل بحث است.

موضوع شناسی فرد مردد

اثر در فرد مردد مترتب بر شخص است و آن شخص مردد بین دو فرد می­باشد و شک در آن است که مستصحب باقی است یا نه!

محل بحث جایی است که هر دو فرد اثر شرعی دارد، چه زید داخل خانه شده باشد و چه عمرو  هر دو اثر شرعی دارند، اگر فقط یک فرد مثلاً دخول زید اثر داشته باشد و تردید شود که زید داخل شده یا عمرو، پرواضح است که استصحاب جاری نیست چون یقین به تحقق موضوع ذی اثر وجود ندارد.

  • محمدامین
  • ۱
  • ۰

استصحاب کلى

حکم به بقاى مستصحب کلّىِ در ضمن افراد

استصحاب کلى، استصحابى است که مستصحب (متیقن سابق) آن، کلى است; به بیان دیگر، هر گاه وجود کلى در ضمن فردى از افرادش یقینى باشد، آن گاه، در بقاى آن کلى شک شود و

سپس از روى تعبد، حکم به بقاى آن گردد، در این صورت، استصحاب کلى جارى گردیده است; براى مثال، یقین وجود دارد که حیوانى در ضمن یک فرد خاص تحقق یافته است، اما مشخص نیست که این حیوان پشه بوده که عمرش از سه روز تجاوز نمى کند یا فیل مى باشد که عمرش طولانى است، در این صورت، اگر بعد از سه روز در بقاى حیوان شک شود، این شک ناشى از شک در تعیین نوع حیوان است که در این جا مردد بین فیل و پشه مى باشد.

  • محمدامین
  • ۱
  • ۰

توضیح مختصری از قاعده استصحاب

استصحاب از ماده «ص‌ـ‌ح‌ـ‌ب» و در لغت به معناى به همراهى طلبیدن و چیزى را همراه خود قرار دادن است.
استصحاب در علم اصول اصطلاح است; ولى با توجه به اینکه اصولیان در ملاک حجیت استصحاب بر سه نظرند آن را سه گونه تعریف کرده‌اند:
بیشتر دانشوران اصولى متأخر استصحاب را از اصول عملیه مى‌دانند; یعنى آن را کاشف از حکم واقعى الهى ندانسته و تنها عمل به آن را از باب رفع تحیر و تردید مکلف مى‌دانند. این گروه از اصولیون از جمله شیخ انصارى استصحاب را به «ابقاء ما کان» تعریف کرده‌اند; یعنى باقى گذاشتن آنچه بوده است. البته نه ابقاى تکوینى و خارجى، بلکه ابقاى اعتبارى (حکم به بقا) و از آنجا که آوردن وصف (ما کان)، دلالت و اشعار به علیّت دارد، پس علت حکم به بقا، آن است که شئ قبلا ثبوت و تحقق داشته است، ازاین‌رو باقى گذاشتن حکم در زمان دوم بر اثر ماندن علت یا دلیل آن، استصحاب نیست. استصحاب در موردى است که حکم به بقا بر اثر ثبوت سابق (ما کان) باشد..


...

دانلود فایل تنبیهات استصحاب بصورت نموداری + کلیک نمائید ... اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم

  • محمدامین