مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

پیوندهای روزانه

۱۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پرسش

قرآن مجید، در سوره مائده، آیه سوم، از «تقسیم گوشت» به وسیله «ازلام» نهى کرده، آنجا که مى‏فرماید: «و ان تستقسموا بالازلام». و نیز در همین سوره آیه نود، از چهار چیز نهى کرده که یکى از آنها «ازلام» است: «انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلّکم تفلحون» «شراب، قمار، بتها و ازلام همگى پلیدى و کار شیطانند».

منظور از «ازلام و تقسیم ازلام» چیست؟

پاسخ

«ازلام» جمع «زَلَم» بر وزن «شرف»، به معنى چوبه‏هاى تیر است که به وسیله آنها «گوشت شتر خریدارى شده» تقسیم مى‏شد، و تقسیم گوشت به حکم آیه یاد شده، به آن طریق در اسلام ممنوع گردید.

  • محمدامین
  • ۰
  • ۰
بحث از یک سوال شکل می گیرد، اگر شریعت بلوغ را شرط تکلیف دانست الف)انجام بعضی رفتارها (دزدی، قمار بازی، اکل متجنس، و...)توسط کودکان غیربالغ چه حکمی خواهد داشت؟ ب) از منظر شرع مقدس، نقش والدین و مربیان تربیتی در قبال این نوع رفتارکودکان چیست؟ آیا والدین می توانند مانع این گونه رفتارها باشند؟  ج) از منظر شریعت حکم فعل والدینی که ابزار قمار را برای فرزندان خویش خریداری نموده و در دسترس کودکان قرار می دهند چیست؟ د) با توجه به اینکه کودک غیربالغ، هیچ تکلیف شریعی ندارد، آیا بر والدین واجب است که آلات قمار را بشکنند و آن را دور بریزند؟ در این مقاله سعی شده است بنحو جامع با مشاهده در آیات و روایات و کلام فقها به این موضوع بپردازیم. کلمات کلیدی:  قمار کودکان، تکلیف، نقش والدین  تکلیف تکلیف از ریشه «ک ـ ل ـ ف» و در لغت به معناى درخواست یا امر کردن کسى به انجام دادن کارى دشوار است. در منابع کلامى و فقهى، معانى اصطلاحى مختلفى براى آن آمده است. برخى آن را اراده مرید (شارع) نسبت به امر مشقت آمیز تعریف کرده اند. شمارى آن را طلب کردن امرى مشقت آور از سوى شارع یا شخصیتى برتر دانسته اند. برخى نیز تکلیف را دستور کسى که اطاعت او واجب است،
  • محمدامین
  • ۰
  • ۰

رفع القلم به چه معنی. به چه منظور. به چه مصداق. در وصف کیست. در وصف چه آیاتی است. آیا اصلا چنین توصیفی وجود دارد آیا قلم هایی که دردنیا اعمال نیک و بد را ثبت می کنند در زمان خاصی از کار می ایستند؟

پاسخ:

متن حدیث «رفع القلم» که فقها به آن اشاره کرده اند به این شکل است: «القلم رفع عن ثلاث عن الصّبی حتی یحتلم و عن المجنون حتی یفیق و عن النائم حتی یستیقظ».(۱) و در بعضی از منابع نیز متن آن به این شکل نقل شده است: «... رفع القلم عن ثلاثه عن النائم حتی یستیقظ و عن المجنون حتی یفیق و عن الصّغیر حتی یکبر....».(۲)
مضمون نقل شده در منابع به همین شکل و در برخی منابع با لفظ های متفاوت آمده است مانند... و عن الصّبی حتی یدرک(۳) و یا... عن المجنون حتی یعقل....(۴)
ترجمه این احادیث این است که برای سه شخص مسئولیت و گناهی نوشته نخواهد شد. شخص خوابیده تا وقتی که بیدار نشده است و شخص دیوانه تا زمانی که عاقل نشده باشد و شخص کودک تا وقتی که به سن بلوغ نرسیده است.

  • محمدامین
  • ۱
  • ۰

 استصحاب فرد مردد

تقسیم مستصحب در نظر تحیق:

مستصحب یا شخصی است یا کلی، و مستصحب کلی سه قسم است. و مستصحب شخصی دو قسم؛ و آن یا معین است یا مردد.

استصحاب در مستصحب معین، بدون شک و شبهه جاری است و قدر متیقن از ادله استصحاب، همین قسم است.

جریان استصحاب در فرد مردد محل بحث است.

موضوع شناسی فرد مردد

اثر در فرد مردد مترتب بر شخص است و آن شخص مردد بین دو فرد می­باشد و شک در آن است که مستصحب باقی است یا نه!

محل بحث جایی است که هر دو فرد اثر شرعی دارد، چه زید داخل خانه شده باشد و چه عمرو  هر دو اثر شرعی دارند، اگر فقط یک فرد مثلاً دخول زید اثر داشته باشد و تردید شود که زید داخل شده یا عمرو، پرواضح است که استصحاب جاری نیست چون یقین به تحقق موضوع ذی اثر وجود ندارد.

  • محمدامین
  • ۱
  • ۰

پندار نیک و کردار نیک از توهم تا واقعیت
مقدمه:

برخی از مخالفان دین اسلام سعی می‌کنند تا با طرح مسائل نژادی و نسبت دادن آیین اسلام به مردمان عرب، به طرح دوباره آیین‌ها کهنه و منسوخ شده بیش از اسلام بپردازند. آنان گمان می‌کنند که چون نیاکان باستانی‌شان به آیینی غیر از آیین اسلام باور داشتند، فرزندان آنان نیز باید به همان آئین‌های کهن ایمان آورده و در راستای آن عمل کنند. از دیدگاه این افراد، آیین زرتشت با شعار «پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک»، بهترین ومتناسب‌ترین برنامه هدایت و سعادت را برای پیروان خود در سه زمینه «هست و نیست»، «باید و نباید» و «شایسته و ناشایسته»، به ارمغان آورده است.

در مقابل این ادعا، منطقی‌ترین پرسش این است که کدامین «پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک» می‌تواند مایه‌ی هدایت و وسیله نجات آدمی گردد؟

  • محمدامین