مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

پیوندهای روزانه
  • ۱
  • ۰

استصحاب کلى

حکم به بقاى مستصحب کلّىِ در ضمن افراد

استصحاب کلى، استصحابى است که مستصحب (متیقن سابق) آن، کلى است; به بیان دیگر، هر گاه وجود کلى در ضمن فردى از افرادش یقینى باشد، آن گاه، در بقاى آن کلى شک شود و

سپس از روى تعبد، حکم به بقاى آن گردد، در این صورت، استصحاب کلى جارى گردیده است; براى مثال، یقین وجود دارد که حیوانى در ضمن یک فرد خاص تحقق یافته است، اما مشخص نیست که این حیوان پشه بوده که عمرش از سه روز تجاوز نمى کند یا فیل مى باشد که عمرش طولانى است، در این صورت، اگر بعد از سه روز در بقاى حیوان شک شود، این شک ناشى از شک در تعیین نوع حیوان است که در این جا مردد بین فیل و پشه مى باشد.

نکته اول:

درباره اقسام استصحاب کلى اختلاف است; مشهور اصولى ها آن را سه قسم مى دانند، ولى برخى دیگر مانند مرحوم خویى تا چهار قسم هم براى آن بر شمرده اند.


نکته دوم:

برخى از اصولیون معتقدند در هیچ یک از اقسام سه گانه کلى (قسم اول، دوم و سوم) استصحاب جارى نیست، ولى عده اى دیگر قائل به تفصیل هستند.

آخوند خراسانى، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص 461.

خمینى، روح الله، الرسائل، ج 1، ص 125.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 440.

نائینى، محمد حسین، فوائد الاصول، ج 4، ص 412.

مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فى ثوبه الجدید، ص 366.

قدسى مهر، خلیل، الفروق المهمة فى الاصول الفقهیة، ص 102.

میرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانین الاصول، ج 2، ص 69.

شیرازى، محمد، الوصول الى کفایة الاصول، ج 5، ص 11.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 287.

حیدرى، على نقى، اصول الاستنباط، ص 281.

ایروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 3، ص 478.

همان، ج 4، ص 215.

خویى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 3، ص (103-101).

فاضل لنکرانى، محمد، کفایة الاصول، ج 5، ص 362.

روحانى، محمد، منتقى الاصول، ج 6، ص (169-159).

حکیم، محمد سعید، المحکم فى اصول الفقه، ج 5، ص 199.

اصفهانى، محمد حسین، نهایة الدرایة فى شرح الکفایة، ج 3، ص 121.

طباطبایى قمى، تقى، آراؤنا فى اصول الفقه، ج 3، ص 59.

سبحانى تبریزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 4، ص 101.

مشکینى، على، اصطلاحات الاصول، ص 34.

فاضل لنکرانى، محمد، سیرى کامل در اصول فقه، ج 14، ص 424.

همان، ج 15، ص 346.


استصحاب کلى قسم اول

حکم به بقاى کلّىِ موجود در ضمن فرد مشکوک البقاء

استصحاب کلى قسم اول عبارت است از حکم به بقاى کلى در جایى که شک در آن به سبب شک در بقاى فردى که وجود آن در سابق یقینى بوده، ایجاد شده باشد، مثل این که به وجود زید در خانه یقین باشد، که در نتیجه، به وجود کلى (انسان) در ضمن فرد (زید) نیز یقین حاصل شده است، حال اگر نسبت به بقاى زید در خانه تردید شود، این تردید، سبب مى شود در بقاى کلى (انسان) نیز شک به وجود آید.

در استصحاب کلى قسم اول، استصحاب هم در جانب فرد و هم در جانب کلى جارى مى شود.

سبحانى تبریزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 4، ص 101.

کوثرانى، محمود، الاستصحاب فى الشریعة الاسلامیة، ص (256-255).

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 441.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 6، ص 242.

خمینى، روح الله، الرسائل، ج 1، ص (126-125).

شیرازى، محمد، الوصول الى کفایة الاصول، ج 5، ص 116.

قدسى مهر، خلیل، الفروق المهمة فى الاصول الفقهیة، ص 102.

طباطبایى قمى، تقى، آراؤنا فى اصول الفقه، ج 3، ص 60.

خمینى، مصطفى، تحریرات فى الاصول، ج 3، ص 809.

ایروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 4، ص 215 و 231.

نائینى، محمد حسین، فوائد الاصول، ج 3، ص 412.

مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فى ثوبه الجدید، ص 366.

انصارى، مرتضى بن محمد امین، فرائد الاصول، ج 2، ص 638.

مشکینى، على، اصطلاحات الاصول، ص 34.

خویى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 3، ص 103.

فاضل لنکرانى، محمد، کفایة الاصول، ج 5، ص 362.

فاضل لنکرانى، محمد، سیرى کامل در اصول فقه، ج 14، ص 424.

روحانى، محمد، منتقى الاصول، ج 6، ص 159.


استصحاب کلى قسم چهارم

استصحاب کلّىِ مردَّد در انطباق بر فرد مقطوع الارتفاع و فرد محتمل الحدوث

استصحاب کلى قسم چهارم، استصحابى است که در آن از یک سو، به وجود فردى تحت عنوانى کلى و ارتفاع آن یقین داریم، و از سوى دیگر، به وجود عنوان دیگرى یقین داریم که این عنوان نیز قابلیت انطباق بر فرد اول را دارد; یعنى ممکن است در ضمن فرد اول یا در ضمن فرد دیگرى محقق شده باشد، مثل آن که مکلف مى داند روز پنج شنبه جُنُب شده و غسل مى کند; یعنى فردى از افراد منى، تحت عنوان کلى جنابت موجود شده و پس از غسل مرتفع گردیده; ولى در روز جمعه آثار منى در لباس خود مى بیند و علم پیدا مى کند که با خروج آن، جنب شده است، اما شک مى کند که این آثار منى از جنابت روز پنج شنبه بوده است که براى آن غسل نموده یا مربوط به جنابت روز جمعه است که باید براى آن غسل کند; در این گونه موارد، کلى جنابت با الغاى خصوصیت (از روز پنج شنبه و جمعه بودن) استصحاب مى شود.


استصحاب کلى قسم چهارم از ابتکارات مرحوم «خویى» است. وى استصحاب را در این قسم جارى مى داند.


نکته:

تفاوت استصحاب کلى قسم چهارم با قسم دوم و سوم در آن است که در استصحاب قسم دوم، فرد، مردد بین دو نوع (پشه و فیل) است، اما در قسم چهارم، فرد از نظر نوع، معین است، اگر چه احتمال دارد که عنوان دیگرى بر آن منطبق باشد. استصحاب کلى قسم چهارم با استصحاب قسم سوم در احتمال تقارن فرد دیگرى با فرد معین که علم به ارتفاع آن وجود دارد، مشترک مى باشد، اما تفاوت این دو در این است که در استصحاب نوع سوم یک علم وجود دارد که متعلق به فرد معین است، گر چه احتمال دارد فرد دیگرى در هنگام حدوث و یا ارتفاع آن فرد معین با او مقارن شده باشد، به خلاف استصحاب کلى قسم چهارم که در آن دو علم وجود دارد: یکى علم به وجود فرد معین و دیگرى علم به وجود عنوانى که احتمال انطباق آن هم بر این فرد و هم بر فرد دیگرى وجود دارد.

خویى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 3، ص 104.

همان، ج 3، ص 118.

سبحانى تبریزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 4، ص (119-118).

فاضل لنکرانى، محمد، سیرى کامل در اصول فقه، ج 14، ص 519.


استصحاب کلى قسم دوم

استصحاب کلّىِ مردّد در انطباق بر فرد مقطوع البقاء و فرد مقطوع الارتفاع

استصحاب کلى قسم دوم، به استصحابى گفته مى شود که مستصحب آن کلى مى باشد، اما شک در بقاى کلى ناشى از این است که از ابتدا تردید وجود دارد که آیا کلى در ضمن این فرد به وجود آمده تا الآن هم قطع به بقاى آن باشد، یا در ضمن فرد دیگرى به وجود آمده تا الآن قطع به عدم بقا و ارتفاع آن باشد.

پس منشأ شک، مردد بودن فرد که کلى در ضمن آن به وجود آمده بین دو نوع (گنجشک و فیل) است که یکى از آنها مقطوع البقاء و دیگرى مقطوع الارتفاع مى باشد; براى مثال، شخصى یقین دارد که «کلى حیوان» در خانه به وجود آمده، ولى شک دارد آیا آن کلى در ضمن گنجشک است که حدود یک سال عمر مى کند و یا در ضمن فیل است که بیش از چهل یا پنجاه سال عمر مى کند; حال پس از گذشت یک سال شک مى کند که آیا کلى حیوان در خانه وجود دارد یا خیر. در این جا منشأ شک این است که او از اول مردد بوده که کلى در ضمن کدام فرد به وجود آمده است; اگر در ضمن فرد قصیر العمر به وجود آمده باشد، هم اکنون مقطوع الارتفاع است و اگر در ضمن فرد طویل العمر محقق شده باشد، هم اکنون مقطوع البقاء است.

در این قسم فقط «استصحاب کلى» جارى است و «استصحاب فرد» جارى نمى شود، چون در کلى، ارکان استصحاب (یقین سابق و شک لاحق) موجود است، ولى در فرد، بعضى از ارکان استصحاب (یقین سابق) وجود ندارد، چون هیچ یک از دو فرد، متیقن نمى باشد.

نائینى، محمد حسین، فوائد الاصول، ج 4، ص 412.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 518.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 6، ص 242.

کوثرانى، محمود، الاستصحاب فى الشریعة الاسلامیة، ص 257.

قدسى مهر، خلیل، الفروق المهمة فى الاصول الفقهیة، ص 102.

شیرازى، محمد، الوصول الى کفایة الاصول، ج 5، ص 116.

طباطبایى قمى، تقى، آراؤنا فى اصول الفقه، ج 3، ص 60.

ایروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 4، ص 215.

خمینى، مصطفى، تحریرات فى الاصول، ج 3، ص 809.

مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فى ثوبه الجدید، ص 366.

سبحانى تبریزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 4، ص 104.

خویى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 3، ص 103.

مشکینى، على، اصطلاحات الاصول، ص 34.

انصارى، مرتضى بن محمد امین، فرائد الاصول، ج 2، ص 638.

روحانى، محمد، منتقى الاصول، ج 6، ص 159.

فاضل لنکرانى، محمد، کفایة الاصول، ج 5، ص 368.

فاضل لنکرانى، محمد، سیرى کامل در اصول فقه، ج 14، ص 428.

  • محمدامین

استصحاب کلی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی