مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

مدرسه حکمت

ثاقِبُ الفکر +حُرِّیةُ الفکر+شارِدُ الفکر

پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

موضوع مطلب: خودش باشد ولی مثل ما فکر کند

اگر من به آمریکا روم، تنها جسمم را نبردم بلکه زبانم و حتی لهجه ام را، عادتهایی که در زندگی داشتم، خصوصیات رفتاری و حتی باورهای فکری خود را به آمریکا بردم، در واقع تنها جسم ها سفر نمی کنند بلکه تمام وجود،تمام عادات،تمام اعتقادات و حتی زبانمان هم همسفر ماست.
حال فرض کنید
چند تا از همشهری هایم با من همسفر باشند، قطعا بهتر خواهم توانست رفتارهای برخواسته از دین،فرهنگم را حتی در دل امریکا انجام دهم،
و باز دوباره فرض کن،
اگر ما بخواهیم در طی چند سالی در آمریکا زندگی کنیم، همانطور که تاثیر می پذیریم، قطعا تاثیر هم می گذاریم.
مثلا ما مسلمانها به غذاهای حلال نیاز داریم، پس باید یک فکری دراین باره انجام داد.
مناسبتهای مذهبی و یا ملی داریم، پس باید یک طوری پایبند به اینها بود
و خیلی از چیزهای دیگر...
می بینیم بعد از چند دهه، وجود ما چند مسلمان ایرانی فارسی زبان، در منطقه ایی از امریکا که زندگی می کنیم اثر دارد.

حال اگر کسی یا گروهی و یا تکنولوژی از جایی وارد محیط زندگی ما شود، ایا فرض های بالا شکل خواهد گرفت!؟
مثلا در قانون اساسی، ادیان های الهی حق زندگی دارند، پس ما تنها با جسم مسیحی طرف نیستیم بلکه آنها هم اعتقادات و باورها و عادات و هنجارهایی دارند، آنها هم به کلیسا نیاز دارند، و....

حال اگر وسیله و تکنولوژی وارد محیط ما شود چه!؟ آیا ابزارها تنها اجسامند!؟ یا اینکه بهمراه خود باورها،رفتارها و عادتهایی هم می آورند!؟

حال اگر کسی بخواهد که، ادیان الهی در کشور آزاد باشند ، اما مثلا از تاسیس کلیسا جلوگیری کند، و یا از مسیحیان بخواهد که باورهای اعتقادی خودشان را اصلاح یا بعضی از باورها را حذف نمایند، یا از انان بخواهد که حق خرید،فروش و تکثیر کتاب مقدس خویش را نداشته باشند و یا از آنان بخواهد که همانند ضوابط و شرایط مسلمانان، ازدواج کنند و....
بنظرم
کاری که ما با بانک داریم انجامش میدهیم همین گونه است، یعنی همانطور که میخواهیم یک فرد مسیحی در عین مسیحی بودنش، اعتقادات مسلمانها را داشته باشد، ما از بانک ها چنین انتظاری داریم!!!
سیستمی که بانک ها بخاطر آن بوجود امدند با ماهیت فعالیتهای اقتصادی جامعه اسلامی سنخیت ندارد، و متناسب با باور و اعتقادات اسلام نیست ولی عده ایی می خواهند بانک را مسلمان کنند!!! بانک داری اسلامی!!!!
خیلی از مردم فکر می کنند که بانک ها ، در نقش گاو صندوق هستند، یعنی پول میگذاریم و بانک ها مسول نگهداری ان هستند، در حالی که بانک یعنی دلالی که تنها در پی سود خودش است، مشتری مداری بانک ها نه بخاطر کرامت انسانی است بلکه مشتری مداری انها، در واقع سود مداری است،
قدرت بانکها از قدرت حکومتها گاها بیشتر است، هیچ چیز نمی تواند بر بانک ه‍ا مدیریت کند، مدیریت بانکها، مدیریت درونی است و هیچ دستگاهی توان مدیریت انان را ندارد، در واقع ستون فقرات نامریی حکومت ه‍ا بانک ها هستند،
برای ما جای سوال باشد که چرا خیلی از مردم نمی توانند بدون کمک بانکها زندگی خود را بگذرانند!؟؟ چرا تعداد ادمهایی که حتی بعد از مرگ هم باید قسط بدهند روز به روز اضافه می شود!؟
و...
اما چه باید کرد..... علم ، ابزار و اراده، لازم است...
علم لازم جهت پایه ریزی اقتصاد صحیح، ابزارهای لازم و مهمتر از همه چیز، اراده مسولان و نخبگان است، که احساس می کنم بیشترین مشکل ما در نبود اراده هاست،
البته اقتصاد و فرهنگ مثل ماشین خرابی نیست که در گاراژ خوابیده باشد و استاد با کمال آرامش در پی تعمیر آن باشد،بلکه بالعکس، ماشین اقتصاد،فرهنگ و سیاست توقفی ندارد و در حین حرکت باید رفع عیوب کرد!!! بهمین خاطر سختی کار صدچندان خواهد بود.
و..... الی الاخر...

🍓🍓🍓البته شاید،شایدی باشد
💌💌محمد امین

تنها فهمیده هایم را نسبت به بانک نوشتم ، همین!!!

  • محمدامین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی